انسانهایی که روابط عاطفی یک طرفه ، اشتباه و سمی داشته‌اند، خود بعد از مدتی از جدایی دوست دارند که به همان رابطه اشتباه برگردند.
معمولا در روابط یک طرفه فردی که درگیر احساسات شده است تمایل به بازگشت دارد اما چرا ؟؟ در روابط یکطرفه فردی نقش قربانی و فرد دیگر نقش عکس یعنی قربانی کننده را بازی میکند.
بعد از جدایی، فردی که احساس میکند قربانی شده به دلیل جبران سرمایه گزاری عاطفی که کرده و اصلاح کردن رابطه به هر نحو که شده و حتی حس نیازی که به فرد مقابل دارد تمایل دارد که به رابطه برگردد و امیدی به جبران خسارت قبلی و یک رابطه سالم کند.
همچنین فرد قربانی کننده به خاطر منافعی که از فرد قربانی داشته نیز دوست دارد که به رابطه برگردد. چون از رابطه نفع میبرده و بدش نمی آید که به رابطه برگردد.
روابط اشتباه دقیقا شبیه یک نوع سرمایه‌گزاری پرریسک هستند مثل قمار. با اینکه انسان خود می‌داند که احتمال شکست زیاد است اما به دلیل شخصیت و حس هیجان بالا و تازگی که برایش دارد رابطه را آغاز میکند. فرد قربانی در این قمار مرتب شکست می‌خورد (حال شاید هم چند بار هم موفق شود) ولی هر بار برای جبران شکست قبلی مجبور است رابطه را ادامه دهد. تا جایی که تمام انرژی و سرمایه‌ای که داشته را از دست می‌دهد.
در اغلب این موارد آدم کارش به جایی می‌رسد که درمانده و بلاتکلیف به دنبال راه‌حل می‌گردد.
هر بار که این رابطه را تمام میکند به نوعی شروع میشود. فرد شروع کننده هر دو طرف می‌توانند باشند.
اما راهکار چیست؟
۱-جلوی ضرر را هروقت بگیرید منفعت است
مهم نیست که چه زمان در رابطه بوده‌اید، مهم نیست چقدر محبت کرده‌اید، مهم نیست چقدر انرژی صرف کرده‌اید. نه اینکه مهم نیست، اتفاقا چون مهم است باید کاری کنید و به بهانه‌ی جبران گذشته نباید به فکر اصلاح و ادامه باشید چون این یک سرمایه گزاری یک طرفه و بدون سود است که به جایی نمیرسد، اگر کاری نکنید حتما بیشتر از این ضرر خواهید کرد. با قاطعیت تصمیم بگیرید که رابطه را برای همیشه تمام کنید.
این اتمام رابطه باید همه جوره باشد ، بلاک ، پاک تمام پیامک‌ها و … اثری از هیچ کدام حتی برای بازگشت طرفین نباشد. خودتان را گول نزنید.
۲- خودتان را گول نزنید
بیخودی اگر در یک رابطه ی خسته کننده عاطفی هستید وقتتان ، عمرتان ، زندگیتان را به هدر ندهید. شما برای آباد کردن زندگی آمده اید ، حق دارید برای کسی میتوانید زندگی خودتان را آباد کنید اما حق ندارید برای کسی زندگیتان را نابود کنید.حتی خود خدا خودکشی و نابود کردن خودمان را حرام کرده است. در چند روز زندگی وقتی قرار است همگی بمیریم چرا باید غصه رفتن و آمدن دیگران را بخوریم؟
۳-عذاب وجدان نداشته باشید
به هیچ وجه عذاب وجدان نداشته باشید در 99 درصد موارد عذاب وجدان های در چنین روابط مسمومی برای بازگشت طبیعی است و نباید آن را جدی بگیرید. گیرم بدترین آدم در این رابطه شما بودید، موضوع این است که ادامه دادن این رابطه وضع را بهتر نخواهد کرد. بهتر نمیشود هیچ بدتر نیز میشود. جلوی ضرر را هروقت گرفتید سود است. در ضمن این موضوع به نفع طرفین و به صلاح هردو میباشد.
۴-میتوانید عاشق بمانید اما باهم زندگی نکنید
لزومی ندارد از هم کینه داشته باشید ، لزومی ندارد حتما در کنار هم زندگی کنید. میتوانید یکدیگر را دوست داشته باشید اما درگیر همدیگر نباشید. قرار نیست حتما در زندگی هم بمانید و عاشق بمانید ، اگر قرار باشد عاشق باشید بهتر است بروید و عاشق بمانید تا اینکه در کنار هم انرژی همدگیر را بگیرید.حرمتها را نشکنیم و برای یکدیگر و عقاید همدگیر ارزش قائل باشیم.
تفاوتها نشان از دوست نداشتن و عشق نورزیدن نیست. تا جایی که به ما و دیگران ظلم نشود تفاوت ها را قبول کنیم. پذیرش یکدیگر به معنای رها کردن و بخشیدن و درگیر نکردن ذهن و زندگی به یکدیگر است.
5- تا میتوانید پیشرفت کنید
پیشرفت راهگشای هر مشکلی است . مخصوصا پیشرفت کردن باعث میشود حوادث تلخ عاطفی برایمان کوچک شود. عزت نفسمان برگشت داده شود و چه بسا روباط خیلی خیلی بهتری برقرار کنیم. پیشرفت کردن باعث میشود خودمان را به خودمان ثابت کنیم . در شکست های عاطفی موفقیت های مالی ، تحصیلی ، شغلی و مهارتی میتواند گره گشا باشد.
6- دعا کنیم
دعا درمان تمام دردهاست. اگر به خداوند اعتقاد دارید حتما از او کمک بگیرید . سخت نگیرید دعا کنید در هر شرایطی که هستید لازم نیست خجالت بکشید لازم نیست پاک باشید و دعا کنید. خدا را با بقیه مخلوقات مقایسه نکنید وقتی به سمت خدا میروید لازم نیست ناامید باشید که ناامیدی به خدا پوچی مطلق است. اوست که شما را آفریده و بی نهایت مطلق است . اوست که میتواند گره شما را باز کند. اوست که هر غیرممکنی را ممکن میکند. اوست که متحول کننده شرایط است. دعا کنید برای خودتان و برای دیگران.
