معرفی کتاب اندیشه‌هاى زندگى ساز
کتاب اندیشه‌هاى زندگى ساز نوشته‌ی مایکل نینان و ویندی درایدن به شما می‌آموزد که چگونه خشم خود را کنترل کنید و با کنار گذاشتن افکار و اندیشه‌های دست و پاگیر مسیر موفقیت خود را هموار سازید.
طرز فکر شما درباره‌ى رویدادهاى زندگی‌تان، تأثیر تعیین کننده‌اى بر نوع احساس شما درباره‌ى همان رویدادها دارد؛ طرز فکر خود را تغییر دهید تا احساس شما نیز تغییر کند. جوهر «رفتاردرمانى بر مبناى شناخت» که امروزه کاربرد گسترده‌اى در روانشناسى نوین دارد، همین است.
به عبارتی دیگر، نظر شما درخصوص رویدادهاى زندگى، نوع احساسات و رفتارهاى امروز شما را نشان می‌دهد. به عنوان مثال؛ شما از صحبت کردن در جمع می‌ترسید و از آن دوری می‌نمایید چون فکر می‌کنید سخنرانى شما بی‌عیب و نقص نخواهد بود، اما وقتى در رابطه با جهت دادن به احساسات خود، مهارت کافی پیدا کنید و احساس ترس به هنگام سخنرانی را کنار بگذارید، مشکل نیز به خودی خود حل می‌شود. لازم نیست دیگر نگران این مشکل باشید؛ چرا که مایکل نینان (Michael Neenan) و ویندی درایدن (Windy Dryden) در کتاب اندیشه‌هاى زندگى‌ساز (Life Coaching: A Cognitive Behavioural Approach) شما را در رسیدن به این هدف مهم یارى مى‌کنند.
اگر از آن دسته افرادى هستید که بدون تلاش کافى مى‌خواهید به تغییرات اساسى دست یابید، این کتاب به دردتان نمى‌خورد! به یاد داشته باشید که صرفاً خواندن یک کتاب شما را تغییر نمى‌دهد، بلکه این موضوع به میزان تلاش روزانه‌ی شما در پیروى از رهنمودهاى آن کتاب بستگى دارد.
کتاب اندیشه‌هاى زندگى‌ساز به چه کسانی توصیه می‌شود؟
این کتاب براى افرادى نوشته شده است که از دیدگاه‌هاى مختلف استقبال مى‌کنند؛ از تغییر دادن اندیشه و رفتار خود هراسى ندارند و در پى فرصت‌هایى براى رشد و توسعه‌ى خویش مى‌گردند.
جملات برگزیده کتاب اندیشه‌هاى زندگى‌ساز:
– راه دیگر مبارزه با طرز فکر منفى «اگر این طور شد (نشد)، چه؟»، طرح پرسش‌هاى مثبت «اگر این‌طور شد (نشد)، چه؟» است.
– عصبانیت به این معناست که حس مى‌کنید به شکلى به حریم شما تجاوز شده است.
– خجالت از این فکر سرچشمه مى‌گیرد که تصور مى‌کنید در برابر دیگران، کاستى، بى‌کفایتى یا نقطه ضعفى از خود نشان داده‌اید و دیگران هم این ارزیابى منفى را قبول دارند.
– براى اینکه بتوانید شفاف فکر کنید و در نتیجه به خوبى از عهده مشکلات پرتنش برآیید و مشکلات عینى را حل کنید، باید ابتدا روى احساسات خود کنترل داشته باشید.
در بخشی از کتاب اندیشه‌هاى زندگى‌ساز می‌خوانیم:
شما با اینکه مى‌دانید چه کارى را باید انجام دهید، نمى‌توانید دست به کار شوید. چه چیزى مانع مى‌شود که به طور مؤرى شروع به کار کنید؟ هوک بیان مى‌کند که در مورد بشر انضباط فردى ضعیف، امرى عادى است، زیرا: «ظاهرا اجتناب از به سختى انداختن خود، معمول‌ترین روشى است که بشر اتخاذ مى‌کند. چون ما به راحتى فریب منافع فورى خود را مى‌خوریم.» به عقیده‌ى گلاکسمن «خانواده در این زمینه نقش بسیار مهمى دارد. اگر در خانواده‌اى بزرگ شوید که اعضاى آن اهمال‌کار یا تنبل هستند، شما هم این نقطه ضعف را از افرادى که در اطراف شما هستند، یاد مى‌گیرید.
برخى از انواع شخصیت‌ها (مثلاً: کمال‌طلب‌ها)، معمولاً اهمال‌کار هستند.» درایدن بیان مى‌کند که اهمال‌کارى اغلب شیوه‌اى رفتارى است که طى آن فرد مى‌کوشد از دچار شدن به وضعیت عاطفى ناخوشایند پرهیز کند (مثلاً: به جاى اینکه کار دفترى خود را که روى هم تلنبار شده است، شروع کنید، ترجیح مى‌دهید تلویزیون تماشا کنید، زیرا اگر به کار کردن بپردازید، دچار سختى خواهید شد.) تناقض «آسایش در گرفتارى» نوعى اهمال‌کارى است که شاید نتوان به راحتى آن را تشخیص داد؛ در این حالت تصور مى‌کنید که وضعیت غیرفعال شما در مقایسه با پیامدهاى تغییر و شکست احتمالى بهتر و بى‌خطرتر است. بنابراین، وقتى مى‌گویید: «من همین طورى هم راحتم.» در واقع از وضع خود رضایت کامل ندارید، بلکه به این جهت این را مى‌گویید که مى‌ترسید فرآیند تغییر شکست بخورد و وضع، بدتر از این که هست بشود، پس تصمیم مى‌گیرید به جاى اینکه وضعیت یکنواخت فعلى خود را تغییر دهید، در آن حال باقى بمانید.