معرفی کتاب تاریخچه کتاب سوزی و غارت کتابخانههای ایران زمین
کتاب تاریخچه کتاب سوزی و غارت کتابخانههای ایران زمین نوشتهی میلاد شنی، دربرگیرندهی وقایع مهم تاریخی همچون؛ کتابخانههای ایران قبل از اسلام، مکانیابی کتابخانه تخت جمشید، جنگهای عیلام با آشور، هجوم مغول و کتابخانههای ایران، چگونگی برانداختن اشکانیان و… است.
کشور ایران یکی از کشورهای انگشتشماری است که کتابخانههای بزرگ آن شهرت جهانی داشتهاند. اطلاعات دقیقی از این کتابخانهها موجود نیست اما ملتی که حتی دستمزد و قوانین خود را ثبت میکنند و هرودوت (نخستین تاریخ نگار یونانی زبان) متذکر میشود که نخستین ملتی که دانشمندان آن قبل از مصریها و خیلی بیشتر از یونانیان، به آموزش فلسفه پرداخته و مدارس برای آموختن آن داشتند ایرانیان بودند، به طور یقین کتابخانههای بزرگی هم داشتهاند.
در دورهی ساسانیان به علت ویژگیها و سیاستهای این سلسله، تمامی بخشهای حکومتی نیازمند آموزشهای نوین شدند و سازمانهای اداری، مالی، محاسبات و… به ویژه در زمان خسرو انوشیروان، به نیروهای کارآمد و متخصص احتیاج مییافت. این احتیاج به وجود آمده، مؤسسات آموزشی نوین را طلب میکرد تا در این مکانها با استفاده از استادان ایرانی و برخورداری از تعالیم استادان دیگر قومها، به ویژه دانشمندان و فیلسوفان رانده شده از یونان و رُم، به پرورش علمی و تخصصی ایرانیان پرداخته شود.
در بخشی از کتاب تاریخچه کتاب سوزی و غارت کتابخانههای ایران زمین میخوانیم:
در بررسی اولیه کتابهای تاریخ ملی ایران همانند شاهنامهی فردوسی، از تاریخ 480 سالهی درخشان پارتیان در ایران، مطلب قابل توجه و ارزشمندی از آنها نمانده است و آنچه از ایشان نقل شده است بیشتر از داستان و افسانه سرچشمه میگیرد. در مطالعهی شاهنامهی فردوسی نیز فقط ما به بیست و سه بیت برمیخوریم که دربارهی تاریخ این سلسله میباشد.
در کتاب “التنبیه والاشراف” اثر “مسعودی” آمده است که «زرتشت در اوستا آورده است که احوال دولت پارسیان سیصد سال پس از او آشفته شود و چون هزار سال از زمان او بگذرد دین و دولت ایرانیان برافتد. به گفته زرتشتیان فاصلهای بین زردشت و اسکندر تقریباً سیصد سال است و اردشیر بابکان در پانصد و اندی سال بعد از اسکندر به شاهی نشست. اردشیر زمانی که شاه شد دریافت که از مدت هزار سال که زرتشت برای عمر سلطنت ایران پیشبینی کرده، بیش از دویست سال نمانده است. از بیم آن که پیشگویی او در زوال دولت ایران، پارسیان را ناامید سازد و آنان را در یاری رساندن وی به سلطنت باز دارد، بر آن شد که از پانصد و اندی سال بین خود و اسکندر را کاهش دهد. سپس به تاریخسازی پرداخته و در میان مردم شایع ساخت که ظهور وی و کشتن اردوان اشکانیان دویست و شصت سال پس از اسکندر واقع شده و مدت سلطنت آنان بیش از این مقدار نبوده است.»