معرفی کتاب این قدر کار نکن، یه کم فکر کن
کتاب این قدر کار نکن، یه کم فکر کن نوشته کریس لوئیس، راهکارهایی برای پرورش خلاقیت به شما ارائه میدهد و میآموزد که چطور در یک فرهنگ کاری بیش از حد مرتبط و شبکهای، خلاقیتتان را احیا کنید.
جایگاه خلاقیت در نهاد آدمی است. در نهایت چیز زیادی وجود ندارد که انسان را از دیگر جانداران روی زمین متمایز کند. انسان هم مانند تمام موجودات زنده، فانی است! عمرش نسبتاً کوتاه و کاملاً به آنچه که زمین در اختیارش قرار داده متکی است. اما حداقل از یک لحاظ اساساً با سایر جانداران تفاوت دارد: دارای تجسمی قدرتمند هست و به نظر میرسد که تواناییهای خلاقیتش حد و مرزی ندارد. این تواناییها، منشأ تمام مشخصهها و تمایزات موجود در فرهنگ بشر، از تئوری تا ساخت مصنوعات، از زبان تا فناوری و از علم تا هنر است.
کریس لوئیس (Chris Lewis)، توان و فهم عملی خود را از ایدههایی که ارائه داده، شرح میدهد. او زندگی کاری خود را از مشاغلی چون مشروبفروشی شروع کرد و بعدها یکی از موفقترین شرکتهای جهان در زمینهی ارتباطات را تأسیس و اداره کرد که موفقیت در آن به پرورش دائمی خلاقیت بستگی دارد. کتاب وی برگرفته از تمامی آن تجربیات است. بخشی از کتاب مربوط به زندگینامه و بخشی تفکر و اندیشه در مورد دلیل اهمیت خلاقیت در زندگی و کار و مخاطرات احتمالی و بخشی هم مطالبی راهنما در خصوص عملکرد رهبران سازمانها در جهت تحقق و رشد خلاقیت است.
این کتابی است که علاوه بر تجارت به خلاقیت میپردازد و همچنین موضوعاتی راجع به فلسفه، سرگرمی و ساده زیستن را در خود دارد. این اثر مجموعهی شگفتانگیزی از ایدهها، افراد و طرحها را از قبیل عقل و خرد روحانیون، هنرمندان، تجار، سیاستمداران، اساتید و دانشجویان، دانشمندان، بشردوستان و راهبردهای نظامی در بر میگیرد و نشان میدهد که خلاقیت منحصر به شغل، رشته یا زمینهی تحصیلی و فرهنگ یا گروه خاصی نیست؛ بلکه بخشی از تار و پود آگاهی و فهم انسان با وجود تنوع بسیار زیاد آن است.
کتاب اینقدر کار نکن، یه کم فکر کن (Too fast to think) نگرشهای مهمی را از جانب بسیاری از اصول مربوط به ماهیت خلاقیت گرد هم آورده است و همچنین خطرات و تهدیدهای بار اضافی اطلاعات را بر خلاقیت فردی، کیفیت کار ما، روابط، سلامت جسمی و حالات ذهنی مشخص میکند. کریس بهدرستی استدلال میکند که فهم و مدیریت این فشارها، برای پرورش خلاقیت و حل بسیاری از مشکلات و چالشهایی که شما با آنها روبهرو هستید، لازم است. او میپرسد، اگر شما به سلامت ذهنی و جسمی خودتان توجه نکنید، چطور میتوانید به یکدیگر و سیارهتان توجه داشته باشید؟
امیدواریم با مطالعهی این کتاب، حقایق بیشتری را در مورد خودتان و تواناییهایتان کشف کنید. بهطور کلی شما خاص هستید. بعداً متوجه خواهید شد که تا چه اندازه خاص هستید.
برخی دیدگاهها درباره کتاب این قدر کار نکن، یه کم فکر کن:
– لرد چادلینگتون (کارآفرین در حوزهى صنایع ارتباطات و روابط عمومی): کتاب کریس لوئیز تاکید دارد که تأمل و تعمق آرام و فردیِ 30 دقیقهای در روز، باعث میشود درک متناسب و صحیحی از دنیا داشته، آرامش یافته و اولویتهایی که به راستی اهمیت دارند را ببینید.
– آلیسون کورک (کارآفرین، نویسنده و مجری): کتاب اینقدر کار نکن، یه کم فکر کن، به خوبی بر اندیشهى غالب این دنیای خستهکننده غلبه میکند. این کتاب به خوبی نقش مرا به عنوان کارآفرین و مادر یادآور شده است.
– اسقف رود و اسقف هان ریچارد چارترز: ما در مسئولیتهای خطیری که به عهده داریم، از توجه به اصل کلنگری کوتاهی میکنیم. در دنیای پیچیدهى امروزی ما، تنها داشتن یک زندگی کامل است که میتواند براى ما ارتباطات و فضاى مناسب جهت پرورش خلاقیت و همدردی را فراهم کند. کریس لوئیز خطر غافلگیر شدن انسان با نیاز بخصوصى که او براى داشتن زنگىاى متعادل دارد که به وسیلهى آن مىتواند بر چالشهاى جهانى پیشرو غلبه کند را قبلاً پیشبینى کرده است.
– بارونس جنکین کنینگتون: کتاب اینقدر کار نکن، یه کم فکر کن حاوی ایدهها و توصیههای خوبی برای روشنفکران خلاق است. صاحبان کسب و کار و افراد سیاستمدار لازم است این کتاب را بخوانند.
– فرمانده ناوگان هوایی دیوید پروز او بی ائی: راهی کردن صدها نفر به یکی از منفورترین جنگهای این کشور و بازگرداندن همگی آنها به وطن، این کتاب هرگز مرا تنها نمیگذارد.
خواندن کتاب این قدر کار نکن، یه کم فکر کن به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به دنبال این هستید که در شغل و حرفه خود خلاقیت ایجاد کنید و ایدههایتان را به کار بگیرید و از یکنواختی خارج شوید، این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب این قدر کار نکن، یه کم فکر کن میخوانیم:
برادی میگوید صبحها که فکرش آزاد است، با بهترین ایدههایش از خواب بیدار میشود، گرچه عقیده دارد که مهندسین اینطور فکر نمیکنند زیرا آنها در مسیر مستقیم کار میکنند. او آنقدر ایده دارد که نمیتواند آنها را عملی کند و ذهن او از ایده اشباع شده است. شاید به این دلیل است که او احساس میکند مسائل مالی و کسب و کار بسیار مهمترند. وی میگوید این چیزی است که خلاقها را از سایرین مجزا میکند. آنها نمیتوانند یک ایدهی خوب را به کسب و کار تبدیل کنند و چیزی از مسائل مالی، قانون یا سرمایهگذاری مطمئن نمیدانند.
او خصوصاً لازم میداند که زمان خود را بین خلاقیت و تجارت تقسیم کند و عقیده دارد که این نظم و ترتیب باید به خلاقها هم آموخته شود. او تمام کارهای تجاری خود را در روزهای دوشنبه و جمعه و فقط چک کردن ایمیلها را هنگام صبح و شب انجام میدهد. وی گفته همیشه خوشحال میشود که یک تماس تلفنی داشته باشد، ولی خاطرنشان میکند که نسل جدید با این موضوع مشکل دارد.
این نظم و ترتیب، جلسات کاری را هم در بر میگیرد، جلساتی که یک ساعت طول میکشند. در ابتدا گروه من با این قضیه مشکل داشت. اما بهتدریج سرعت کار خود را بیشتر کرد، طوری که جلسات حتی یک ساعت هم طول نمیکشید. یک فرد خلاق میخواهد چیزی را ارائه دهد. شما ممکن است چهل ساعت کار از آنها بخواهید و شصت ساعت رایگان برایتان کار کنند. پس شما باید میزان کارایی و بازدهی آنها را بسنجید. این احتمالاً یکی از کلمات بهکاررفته برای توصیف او توسط کارمندانش را توضیح میدهد: هراسآور. خوشبختانه، کارمندان او از کلماتی مانند شگفتانگیز، بانشاط و پرجنبوجوش هم استفاده میکنند.